حروف و کلمات، در کنار خاصیت و جایگاه انفرادی خود، وقتی کنار یکدیگر قرار میگیرند نیز قوانین خاص خود را دارند. عدم توجه به شکل چیدمان صحیح یک خروجی در صفحه، اعم از مقاله، صفحهبندی روزنامه، کتاب و امثال آن، میتواند در کنار تضاد بصری در ظاهر، هدف انتشار آن متن را نیز تخریب نماید. با رعایت نکاتی ابتدایی و ساده، میتوانید کمک کنید متن شما بیشتر دیده شود. بهتر خوانده شود، و به یاد بماند.
در میان اشتباهات رایج طراحان گرافیک، همیشه اشتباهات مرتبط با متن، نقش مهمی ایفا میکنند. در این مطلب کوتاه،مروری بر بعضی از مهمترین این اشتباهات میکنیم که در متنهای حجیم رخ میدهد.
◄ مهدی محجوب، طراح گرافیک
■ در تایپ متن فارسی که حجم متن و اندازه پاراگراف زیاد و اندازهء فونت کوچک است و صفحهء شما فاقد هرنوع عکس، گرافیک و عنصر غیرمتن است، در صورت امکان پاراگرافها را تنها از سمت راست جاستیفای کنید و اجازه بدهید سمت انتهای خطوط یا سمت چپ، تا حدی نامنظم و دارای تورفتگی باقی بماند. این کار به خواندن راحتتر متن توسط خواننده کمک میکند. از گم شدن خط جلوگیری کرده و از خستگی چشم هم جلوگیری میکند. چنین پاراگرافهایی معمولا نیاز به آن چد کاراکتر فضای خالی در شروع پاراگراف ندارند، اما حذف فضای خالی باید در کل متن اعمال شود.
پاراگرافی که به این شکل چیده شده، علاوه بر محتویات، یک فرم هندسی خاص نیز بر مبنای محیط پاراگراف در ناخودآگاه بیننده ایجاد میکند. مراقب باشید این فرم هندسی بدشکل نباشد. همچنان پیشنهاد منطقیتر، خرد کردن پاراگرافهای بزرگ است که در این صورت، میتوان از هردوطرف یکشکل جاستیفای کرد. همچنین در لی اوت بیش از یک ستونی متن، مثل آنچه در مجلات رایج است، نیز بنظر میرسد ضرورتی بابت نگرانی از این مساله نیست چون معمولا خط گم نمیشود و چشم خواننده نیز بدلیل وجود عناصر مختلف خسته نمیشود. در متن انگلیسی، این مساله ضرورت و حساسیت بیشتری دارد چون تنوع کاراکترهای الفبای انگلیسی از فارسی کمتر است.
■ تنها از یک فونت برای متن واحد استفاده کنید. اگر الزام به استفاده از دو نوع فونت دارید، حداقل “سبک” آنها را مکمل هم (و نه مشابه) انتخاب کنید. از فونتهای یک سبک و استایل چسبیده به هم استفاده نکنید. استفاده از دو فونت دستنویس یا ایتالیک، یا بولد و… کنار هم، کار اشتباهی است. متن نیز همچون سایر عناصر گرافیکی، نیاز به کنتراست دارد تا بهتر دیده بشود. فونتهای همخانواده، در هم “حل” میشوند. اگر میخواهیم واژهای را در متن بولد کنیم، باید به حدی بولد شود که تفاوتش با واژه قبل و بعد کاملا واضح باشد. علت این مساله هم به ایجاد کنتراست برمیگردد. اگر قصد داریم واژهای را با بولد کردن حساس کنیم، باید به حد کافی و واضح این کار را انجام دهیم. بطور خلاصه: فونتهای متفاوت، باید هم از دو خانواده مختلف باشند، هم تقویتکننده هم باشند.
■ تیترها بهتر است تا دوبرابر بزرگتر از خود متن باشند. یعنی اگر مثلا برای متن از فونت ۱۵ استفاده میکنید، میتوانید تیتر را تا فونت ۳۰ بالا ببرید.
■ تنظیم بر مبنای یک محور: گرید(Grid) یا جدولبندی فرضی، یکی از پایههای طراحی گرافیک چه در متن و چه در تصویر است که کتابها و مقالات متعددی در مورد آن نوشته شده است. من همیشه برای درک بهتر مخاطب، اثر گرافیک را به کباب کوبیده و گرید را به سیخ کباب تشبیه میکنم! بیننده سیخ کباب را نمیبیند، اما کباب، شکل خود را از سیخ به دست آورده! اگر در یک صفحه، اعم از کاغذ یا پنجرهای که در وب نشان داده میشود، چند ردیف یا ستون واژه و متن داریم، فارغ از اینکه چه نوع فونت یا اندازهء فونتی دارند، آنها را بر مبنای یک محور فرضی عمودی یا افقی تنظیم کنید. یک خط عمود ذهنی یا موقت (بسته به نرمافزار) داشته باشید و بر مبنای آن فونتها را منظم قرار دهید. در کارهای گرافیکی، معمولا (و نه همیشه) این تنظیم بر مبنای عنصر یا واژه قویتر و مهمتر انجام میشود و بقیه عناصر با آن تنظیم میگردند.
■ در متنهای حجیم، از فونتهای آشنا برای بیننده استفاده کنید. بیمبالاتی در انتخاب فونت، از عادتهای بد طراحان گرافیک است. به طراحان و حتی کاربران عادی توصیه میشود برای متنها، یک مجموعه مثلا بیست یا سی تایی فونت امتحان پسداده! از قبل آماده داشته باشند، و برای ایجاد تنوع، فقط به آنها رجوع کنند و به ورطه آزمون و خطا نیفتند. با فونتهای جدید و ناآشنا حداقل برای متنی بزرگ که قرار است خوانده شود، ماجراجویی نکنید. این مجموعه میتواند شامل فونتهایی باشد که به راحتی قابل خواندن هستند و از قبل میدانید کدام با کدام همخوانی بیشتری دارد. بهتر است فونتهای جدید و هیجانانگیز را برای جاهایی مثل گرافیک پسزمینه و حاشیه و هرجایی که اولویت خوانده شدن نیست بکار ببرید.
■ اگر متن چندپاراگرافی شما، محتوایی چندموردی دارد یعنی اطلاعات مختلفی را ارائه میکند، بدون اینکه از عنوان، عکس یا بولت و امثال آن برای جداسازی استفاده کرده باشد، در چیدمان متن راهی پیدا کنید که این بخشهای متمایز در متن، از هم جدا شوند. این کار میتواند با یک Enter اضافه، فاصله بیشتر بین خطها، عناصر ساده گرافیکی مثل خط نازک افقی، قراردادن باکس رنگی پشت بخشی از متن و امثال آن انجام شود.
■ برای متن خود، فضای خالی باقی بگذارید. لزومی ندارد تمام گوشه و کنار و هر فضای سفید را پر از متن کنید. به لبههای کاغذ نزدیک نشوید، مگر اینکه از متن خود، وظیفهای بجز خوانده شدن را بخواهید. ممکن است از حروف به عنوان یک عنصر گرافیکی صرف مثل تصویر انتظار داشته باشید که در این صورت ممکن است برش خوردن آن هم اهمیتی نداشته باشد، چون تبدیل به بافت گرافیکی شده است.
■ متن خود را به زور جاستیفای نکنید! توجه بیش از حد به صحت جاستیفای، ممکن است به خوانایی که هدف اصلی یک متن است لطمه بزند. گرافیست گاهی لازم است فواصل را کلمه به کلمه تنظیم کند تا همسویی حاشیه پاراگراف، مصنوعی نباشد. تا حد امکان از اینکه تنها یک کلمه در خط آخر پاراگراف باقی بماند خودداری کنید. مخصوصا که در زبان فارسی این کلمه معمولا فعل جمله است که منظور اصلی را میرساند و بهتر است بین کل جمله تا فعل آن، فاصله نیفتد. تا حد امکان از اینکه کلمه یا خط آخر یک پاراگراف به صفحهء بعد برود خودداری کنید. اگر پاراگراف بزرگ باشد و چند خط آن به صفحهء بعد برود مشکلی ایجاد نمیکند، اما یک کلمه یا جملهء نهایی نباید از پاراگراف مادر جدا بیفتد.
■ اگر خودتان صاحب کار هستید، نکات نگارشی را رعایت کنید. تعداد این نکات زیاد است اما مهمترین آن که به چیدمان حروف دخالت دارد، ایجاد یک فضای خالی بعد از نقطه و ویرگول و امثال آن است. رعایت نیمفاصله و فاصله، و انتخاب یک سبک یکسان نوشتاری بسیار مهم است. اگر قرار است کلمهای را به یکی از دو حالت ممکن بنویسید (مثلا پیوسته یا جدا)، همه جای متن به همین حالت بنویسید. اگر تنها گرافیست این کار هستید و متن در اختیار شما گذاشته شده، ویرایش جزو وظایف شما نیست ،اما مشاورهء لازم را به مشتری بدهید.
◄ نوشته مهدی محجوب، طراح گرافیک
◄ از نظرات شما در زیر این پست استقبال میشود.