اثر فون رِستورف که به آن نظریه جداسازی یا انزوا هم گفته میشود از تئوریهای قدرتمند کاربردی در گرافیک است. وقتی تعدادی شکل مشابه کنار هم باشند، آنکه با بقیه فرق دارد، بهتر و بیشتر دیده شده و احتمالا بهتر به خاطر سپرده خواهد شد. این تفاوت میتواند در اندازه، شکل، رنگ، زاویه، بافت یا حتّی مفهوم باشد. اما این نظریه که اولین بار در ۱۹۳۳ ارائه شد، چگونه به طراحی گرافیک منتقل گردید؟ در این مطلب بصورت اجمالی در مورد این نظریه برای شما صحبت میکنم.
• نوشته مهدی محجوب، طراح گرافیک
پیش از این در بیان مبحث غرابت یا Anomaly (اینجا: +) در زیرمجموعهء ساختارهای بینظم (informal) مطلبی نوشتم. غرابت، به معنای دوری، در تعریف گرافیکیِ آن، به معنای خارج شدن از یک نظم و ساختار، بدون آسیب زدن به کلیّت آن نظام است. عاملی که از نظام خارج شده، بهتر دیده میشود، اما بهتر دیده شدن آن همچنان وابسته به نظام و ساختار اصلی است، بنابراین مفهوم غرابت، در درجه اول نیازمند وجود یک ساختار نظام مند و منظم است. نظریه یا اثر فون رِستورف همپوشانیهای زیادی با مفهوم غرابت دارد.
◄ پیشینه:
خانم دکتر هِدویگ فون رِستورف (Hedwig von Restorff)، روانشناس آلمانی قرن بیستم، کسیاست که اثر فون رستورف را به نام وی نامگذاری کردهاند، اگرچه پیش از وی هنرمندان و سایرین بصورت تجربی این ترفند را بکار میبردند. وی طی مقالهای در سال ۱۹۳۳ به نظریهء خود در مورد اثر جداسازی پرداخت. در آن زمان اغلب نتایج تحقیقات او حتی به زبان انگلیسی ترجمه نشد و نتوانست گسترش جهانی پیدا کند.
◄ کاربردها:
یکی از کاربردهای اثر فون رستورف، حساس کردن نقاطی از طرح است که در حالت عادی بیننده به آنها نگاه نمیکند. مثلا در یک فهرست اسامی عمودی، معمولا یکی دو مورد اول و آخر بهتر به خاطر سپرده میشوند. حال اگر بخواهیم آیتمی در وسط ستون به یاد سپرده شود، از این اثر استفاده میکنیم و با تغییری مثل بولد کردن، تغییر رنگ، ایتالیک کردن و…، آنرا متفاوت از بقیه ستون میکنیم.
قرار دادن یک عنصر رنگی (متن یا تصویر) روی یک زمینهء تصویری سیاه و سفید نیز از همین اثر فون رستورف تابعیت میکند: همه صفحه فاقد رنگ است، بجز یک عنصر، پس آن عنصر به خاطر سپرده خواهد شد.
این نظریه یک کاربرد ویژه دیگر در گرافیک دارد: درخواست از بیننده برای واکنش! این درخواست میتواند کلیک کردن یک دکمه در سایت یا اپلیکیشن باشد، یا شمارهء تلفنی روی یک بروشور. این عمل بصورت ناخودآگاه انجام میشود. یعنی بدون آنکه خود متوجه شوند، به جایی خواهند رفت یا رفتاری را خواهند داشت که شما بوسیلهء اثر فون رستورف به آنها القا کردهاید. یکی از نقاط بسیار پرکاربرد این ترفند، در صفحات دعوت به پرداخت یا خرید اشتراک در سایتهای اینترنتی است.
◄ فیلم کوتاهی در مورد اثر فون رستورف:
◄ اثر فون رستورف و رقابت:
اگر محصول گرافیکی نظیر لوگو طراحی میکنید، در انتخاب رنگ میتوانید سایر رقبا را زیر نظر داشته باشید، در صورتی که آن گروه شغلی، رنگ خاصی را بصورت کلیشهای استفاده میکند، با بکاربردن رنگ دیگری میتوانید با کمک اثر فون رستورف، بیشتر از سایر لوگوها دیده شوید. دقت کنید که رنگ انتخابی نباید از موضوع کسب و کار فاصله داشته باشد. اگر در یک خیابان همه یک نوع خاص از تابلو را دارند، تفاوت در شکل تابلو حتمال باعث دیده شدن بهتر تابلوی شما خواهد شد. در این مورد در مقالهای با عنوان نکاتی در طراحی تابلوی فروشگاه توضیح کاملی دادهام.
◄ چالش بکارگیری اثر فون رستورف:
مشکل اصلی کار با این ترفند، قدرت بیش از حد آن در یک اثر گرافیکی است. اگر یکی از عناصر شما با اثر فون رستورف جلب توجه کند، این جلب توجه و به خاطرسپاری ممکن است آنقدر قوی باشد که سایر پیامهای کار گرافیکی شما فراموش شود یا اصلا دیده نشود. شاید بهتر باشد در کارهایی که چندپیام دارای ارزش و اهمیت یکسان هستند، از این اثر با احتیاط بیشتری استفاده کرد. در محصولات تبلیغاتی و گرافیکی که پیامها ارزش برابر دارند، استفاده از رنگ، اندازه، زاویه و… متفاوت در یک پیام (متن، عکس و…)، منجر به جلب توجه ناخواسته آن بخش از کار خواهد شد.
■ نوشته: مهدی محجوب
پایان