دقیقا نمیدانم، آیا ما گرافیستها باید بیانیه رسمی بدهیم تا تعدادی از مشتریان بدانند که کار “طراحی گرافیک”، صرفا عشق و حال و سرگرمی ما نیست، بلکه “حرفه” ماست و ما در حال گذران زندگی خود از این راه هستیم؟ تقریبا هر هفته با آدمهایی روبرو میشوم که حتی من را نمیشناسند، اما درخواست میکنند که برایشان یک لوگو، بنر، شعار تبلیغاتی یا اقلام دیگر آماده کنیم… و صد البته “رایگان”! همیشه دوست داشتم میتوانستم از این دست عزیزان بپرسم که ایا شما در زمینهء حرفهای خودتان، برای کسی رایگان کار میکنید یا نه؟
حتی افرادی که تمکن مالی مناسبی دارند، وقتی به طراحی و تبلیغات میرسند، کل کار را بسیار ساده و آسان فرض کرده و کمترین هزینه را برای طراحی کنار میگذارند. همکاران من حتما با افراد زیادی برخورد داشتهاند که دهها میلیون هزینه عکاسی و چاپ و … متریال تبلیغاتی آنها شده اما برای طراحی، کمی بیشتر از “هیچ” پرداخت مینمایند. گاهی همکاران با این دلخوشی که دستمزد طراحی را جای دیگر-مثلن حین محاسبات چاپ- جبران میکند با این اندوه! کنار میآیند.
این نگاه مشتری، متاسفانه تاثیر منفی خود را روی عملکرد طراحان نیز نشان داده است. اگر یک طراح گرافیک، طرحی ساده و مینیمال را مناسب حال مشتری تشخیص داده و تحویل دهد، این سادگی دقیقا مساوی بیارزش بودن کار تلقی میشود و مشتریان تصور میکنند “حق” آنها با کمکاری طراح خورده شده است. به همین دلیل اکثر طراحان گرافیک تجاری، مجبور به شلوغ کردن و به رخ کشیدن انواع افکت و ترفند طراحی برای مشتریانشان میشوند. خوشبختانه نسل جدیدتر طراحان گرافیک، نسبت به نسل ما نگاه روشنتر و جدیتر به حقوقشان دارند. کمپینهای مختلف برای همگرایی طراحان و هماهنگ بودن برای شیوهء به دست آوردن حقوقشان در سالهای اخیر، تاثیر بسیار مثبتی در بهبود این تعاملات داشته است.
در کنار آموزش طراحان، آشناکردن مشتریان و جامعه با قابلیتهای طراحان، روشهای طراحی و توجیه اینکه چرا یک طرح به نظر آنها گران میآید میتواند موثر باشد. پنیر رایگان، فقط در تلهموش پیدا میشود. هیچ محصول طراحی و تبلیغاتی، بیدلیل ارزان و رایگان نیست.
◄ نوشته مهدی محجوب